جریده «انیس»به عنوان نخستین روزنامه ملی کشور ، بخاطر تنویر اذهان عامه و آشـنایی آنان با دنیای معاصر، تعمیم عدالت و حیات قانونی در کشـور و فراهم سـاختن زمینۀ ارتباط فکری آنان با مردم جهان به تاریخ ۱۵ ثور ۱۳۰۶ مطابق ۵ می ۱۹۱۷م، با صاحب امتیازd و مسئولیت غلام محیالدین «انیس» با تیراژ ۴۵ نسخه اولین بارآذین چاپ یافت. جریده «انیس» درآغاز نشرات در مطبعه حروفی شرکت رفیق به طبع میرسید. ولی در اواسط سال دوم نشراتی، توانست از پول اشتراک و فروش جریده، مالک مطبعه شخصی شود و طبع و نشر جریده «انیس» را در آن صورت دهد.
پنجمین دور مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان با حضور تعداد معدودی از سیاسیون پشت پرده افغانستان در قطر پایان یافت و تا هنوز نتایج ملموسی از آن به دست نیامده است . پیش شرط هایی که از سوی طالبان مطرح شده است ، برای جانب امریکا کمی مشکل به نظر می رسد و یا حد اقل اعتماد لازم به میان نیامده . خلیل زاد برای دریافت راه حل این ابهامات عازم امریکا شده تا از شخص ترامپ دساتیر
اجرایی تر دریافت کند . طالبان در سه جمله ساده خواست های شان را مطرح می کنند . خروج نیروی امریکا از افغانستان ، آزادی زندانیان و حذف اسامی رهبران طالبان از فهرست سیاه شورای امنیت سازمان ملل . به ظاهر این خواست ها برای امریکا مشکل نیست ؛ اما عملی کردن آن و عواقب آن برای امریکا و متحدین ستراتیژیک او مبهم است .طالبان وعده سپرده که القاعده را از افغانستان بیرون می کند و تحت هیچ شرایطی منافع امریکا و متحدینش را در افغانستان تهدید نخواهد کرد . سوال اساسی این است که آیا طالبان می توانند القاعده را از افغانستان بیرون کنند ؟ چنین تضمین را داده می توانند ؟
ممکن است طالبان مدعی باشند که القاعده را از افغانستان بیرون می کنند ؛ اما سوابق تاریخی نشان میدهد که القاعده به لحاظ ایدیولوژیک متحد استراتژیک طالبان بوده و ملاعمر به قیمت سقوط دولتش از القاعده فاصله نگرفت .
لذا بعید به نظر می رسد که توابع طالبان و گروه های مختلف آن قانع شوند و با القاعده همکاری نکنند وبرای رهبران طالبان سخت است که برای جنگجویان خود سرکوبی القاعده را توجیه نمایند . همچنان عملی کردن وعده سرکوبی القاعده در صلاحیت و توان گروه مثل طالبان نیست . طالبان اگر حامی القاعده و خودشان را که پاکستان است قانع بسازند در آن صورت احتمال عملی کردن چنین وعده متصور است .
از سویی بن بست اصلی در مذاکرات طالبان و امریکا بحث تضمین است . امریکایی ها زمان طولانی تررا برای خروج شان پیشنهاد می کنند ؛ چون هراس از ظهور دوباره تروریزم در افغانستان دارد که مستقیم منافع آنها را تهدید می کند اما طالبان بر خروج زود هنگام تأکید دارند و اینجاست که شک و تردید هیئت مذاکره کننده امریکایی بیشتر می شود . زمان احتمالی شش ماه تا یکسال برای امریکا قابل قبول نیست چیزی که طالبان برآن تأکید دارند .
مهمتر از آن طرف اصلی دولت افغانستان می باشد که قدرت سیاسی در اختیارش بوده و از مشروعیت ملی منطقه ای و بین المللی برخوردار است . دولت درحاشیه است و در هیچ نشست اشتراک ندارد . دستگاه دیپلماسی دولت افغانستان با استفاده از موقف جهانی خود بر لابی گری و جلب توجه کشور های منطقه و جهان مبنی بر گفتگوهای صلح به مالکیت افغان ها می پردازد . جلب توجه وزیر خارجه آلمان بر این قضیه و اظهارات او مبنی بر حمایتش از پروسه صلح به مالکیت دولت افغانستان قابل تأمل است . آلمان بر حفظ دست آورد های تقریباً دو دهه گذشته تأکید کرد و حمایتش از برنامه های دولت افغانستان در امر مبارزه با تروریزم و اجماع ملی برای صلح را ابراز نمود . در سازمان ملل یاماماتو نیز به صراحت تأکید کرد که طالبان هرچه عاجل باید با حکومت افغانستان مذاکرات را آغاز کنند . به این ترتیب واکنش های آلمان به نمایندگی از اتحادیه اروپا و واکنش سازمان ملل عملاً نشست قطررا کمرنگ نموده و آنرا احتمالاً به بن بست می رساند.
در نتیجه خواست هایی که از سوی طالبان مطرح است یک بخش آن به صلاحیت دولت افغانستان است . آزادی زندانیان از صلاحیت دولت است .لذا نیاز طالبان و جانب امریکا از یک طرف و حمایت کشور های منطقه و جهان از دست آورد های گذشته که متصدی آن فعلاً دولت است از سوی دیگر سبب می شود که دولت در تصامیم صلح شریک باشد . بنابراین کشور های منطقه با توجه به آسیب پذیری که از ناحیه حضور تروریزم در افغانستان دارند به نحوی پای دراز کردند و دخالت می کنند . تضاد منافع بین این کشور ها تأثیر مستقیم بر چگونگی صلح در افغانستان دارد .
سید نورالحق حیدریار