جریده «انیس»به عنوان نخستین روزنامه ملی کشور ، بخاطر تنویر اذهان عامه و آشـنایی آنان با دنیای معاصر، تعمیم عدالت و حیات قانونی در کشـور و فراهم سـاختن زمینۀ ارتباط فکری آنان با مردم جهان به تاریخ ۱۵ ثور ۱۳۰۶ مطابق ۵ می ۱۹۱۷م، با صاحب امتیازd و مسئولیت غلام محیالدین «انیس» با تیراژ ۴۵ نسخه اولین بارآذین چاپ یافت. جریده «انیس» درآغاز نشرات در مطبعه حروفی شرکت رفیق به طبع میرسید. ولی در اواسط سال دوم نشراتی، توانست از پول اشتراک و فروش جریده، مالک مطبعه شخصی شود و طبع و نشر جریده «انیس» را در آن صورت دهد.
گروه طالبان از آغاز پیدایش تا این دم هیچ روی خوشی با مردم و نظام در افغانستان از خود نشان نداده اند، آنچه از عملکرد این گروه تااکنون دیده شده است، جز کشتن، سوختن و بستن و ایجاد رعب و وحشت چیزی دیگری نبوده است، از همین رو عملکرد این گروه همواره و خاصتاً در سالیان پسین از دیده اغلب کشورها و ملتهای جهان مسلمان و غیر مسلمان نکوهش گردیده است.
طالبان در سالیان پسین بهترین فرصتهای دستیابی به صلح در افغانستان را با افزایش خشونت و اعتماد به نفس کاذبی که پس از توافقنامه این گروه با ایالات متحده امریکا به دست آورد، هدر داده است. اگر طالبان در نشست مسکو که به منظور تسریع روند گفتگوهای صلح که در دوحه قطر جریان دارد، با نه بزرگ در برپایی امارت طالبانی مواجه میشود، نه تنها قابل تعجب نیست، بلکه ادامه خشونت و برادرکشی آنان همواره از سوی مجامع ملی و بینالمللی خاصتاً علمای جهان اسلام نکوهش گردیده است، ولی باآنهم گروه طالبان یک سره در برابر خواستهای مشروع مردم و علمای جهان اسلام ایستادگی نموده و در این مدت بر طبل جنگ و افزایش خشونت کوبیده است.
جهانیان عملاً میبینند که دولت جمهوری اسلامی افغانستان با همه کاستیهایی که دارد، همواره بدون هیچ نوع پیش شرطی خواهان گفتگوهای مستقیم و مذاکرات بینالافغانی شده است، اما این گروه به جای ارائه خواستهای خود روی میز مذاکره به کشورها و دروازههای دیگران میروند که این عمل شان خود نمایانگر بیمیلی و بیارادگی آنان در رسیدن به صلح در افغانستان میباشد. زیرا در هیچ گوشهای جهان شما انسانی را نمییابید که از یک سو ادعای وطن دوستی داشته باشد و از سوی دیگر داشتههای ملی را نابود و مردمان خود را به ناحق بکشد.
طالبان اگر واقعاً با افغانستان و مردمان آن احساس خودمانی دارند، نگذارند بیشتر از این کشورشان به میدان رقابتهای منطقوی و جهانی برای تأمین منافع دیگران مبدل گردد، مردم افغانستان نیز حق دارند بسان مردمان کشورهای دیگر در صلح و امنیت زندگی کنند و از داشتههای خدادادی و منابع سرشار طبیعی خود استفاده ببرند.
رهبری دولت جمهوری اسلامی افغانستان در سالهای اخیر تلاشهای زیادی به خرج داده است تا مردم افغانستان خود صاحب منابع ملی خود باشند، طوری که همه میدانند تلاشهای حکومت در راستای بازسازی و عمران مجدد زیربناهای مهم ملی و اقتصادی کشور بیسابقه است که از نمونههای بارز آن میتوان به تکمیل اعمار بندکمال خان اشاره نمود که به زودی شاهد افتتاح و بهره برداری از آن خواهیم بود و همین طور بنا به گفته رئیس جمهوری اسلامی افغانستان، مردم ما و تمام دنیا شاهد افتتاح صد پروژه بزرگ ملی در صد روز نخست سال ۱۴۰۰ و قرن جدید خواهد بود، اگر جنگ و خشونتها در کشور جریان نمیداشت برهمگان معلوم است که صدها نه، بلکه هزاران پروژههای اقتصادی خورد و بزرگ دیگر را نیز شاهد می بودیم.
به هرحال آنچه در نشست مسکو اتفاق افتاد باید درس بزرگ و مایه عبرت برای گروه طالبان و امثال شان باشد که با زور و افزایش کشتار مردم نمیتوان بر ملتها حاکمیت نمود، بل آنچه که رضایت خداوند(ج) و خوشنودی خلق را میسر میسازد، عمران و آبادانی است که در سایه صلح و امنیت فراهم میگردد.
باور ما براین است که طالبان هنوز هم وقت دارند، تا یکباردیگر افکار، اندیشهها و برنامههای خود را بازنگری نموده و در کنار مردم رنج کشیده خویش بستر تحقق خواستها و آرزوهای ملت مسلمان افغانستان را با خدمت گذاری و سوق این کشور به سوی رفاه و تمدن فراهم سازند و از فرصت تاریخی که با گفتگوهای بینالافغانی در دوحه به وجود آمده است، استفاده بهینه نمایند؛ در غیر آن همه باید بدانند که قضاوت تاریخ و عذاب وجدان نه دفن میشود و نه فراموش.