جریده «انیس»به عنوان نخستین روزنامه ملی کشور ، بخاطر تنویر اذهان عامه و آشـنایی آنان با دنیای معاصر، تعمیم عدالت و حیات قانونی در کشـور و فراهم سـاختن زمینۀ ارتباط فکری آنان با مردم جهان به تاریخ ۱۵ ثور ۱۳۰۶ مطابق ۵ می ۱۹۱۷م، با صاحب امتیازd و مسئولیت غلام محیالدین «انیس» با تیراژ ۴۵ نسخه اولین بارآذین چاپ یافت. جریده «انیس» درآغاز نشرات در مطبعه حروفی شرکت رفیق به طبع میرسید. ولی در اواسط سال دوم نشراتی، توانست از پول اشتراک و فروش جریده، مالک مطبعه شخصی شود و طبع و نشر جریده «انیس» را در آن صورت دهد.
حامدتاتار
افغانستان سرزمین اسلامی و در عین حال پرورشگاه شیرانِ مجاهد و جلوه گاه علم، دانش و فرهنگ است.
علمای افغانستان در کنار تعلیم و تربیه سالم فرزندان کشور در جهاد و مبارزات اسلامی نیز نقش بسزایی داشته، همواره مِنحیث کلید فتح و پیروزی ملت مجاهد افغانستان، نقش بازی کرده اند.
زمانی که انگلیسها توسط نوکران و جاسوسان داخلی خویش در افغانستان تجاوز کردند، یگانه مبارزانی که هویت آنان را فاش کرد و در پرتو آیات و احادیث علیه آنان اعلان جهاد نمودند، علمای دینی کشور بودند.
ملت مجاهد و شهیدپرور افغانستان با پیروی از ارشادات و رهنمودهای علمای کرام پرچم توحید و یکتاپرستی را به دست گرفتند و در سایه آن، به جهاد و مبارزات مسلحانه پرداختند و بالآخره لشکر تادندانمسلح انگلیس را به شکست فاحشی مواجه کردند و متجاوزین با فضیحت و سرافکندهگی افغانستان را ترک گفتند.
بعد از تجاوز انگلیس، روسها خواب اشغال افغانستان را دیدند و تصرف این سرزمین را در لوح خیال خویش مشق و تمرین کردند.
همین بود که روسها به دعوت جاسوسان داخلی و مزدوران تربیتیافتهی مکتب لنین، در افغانستان تجاوز کردند و این سرزمین را به خاک و خون کشیدند.
اما این بار نیز ملت مجاهد افغانستان به فتوا و زعامت علمای حقانی و راسخ کشور به جهاد مسلحانه پرداختند با تقدیم کردن میلیونها شهید و معلول به درگاه حق و مهاجرتها، دماغ متکبرانهی متجاوزین و قشون سرخ را به خاک مالیدند و حیثیت جهانی و نقش بین المللی شوروی را به خاک سیاه یکسان کردند.
بعد از شکست مفتضحانه روس و غلامانش، امریکا به فکر اشغال افغانستان شد و به دعوت مشتی از دالرپرستان و میهنفروشان، وارد افغانستان گردید و با حملات گسترده و بیسابقهی نظامی در پی ساقط کردن نابترین حکومت اسلامی که امارت اسلامی افغانستان بود، آستین برزد و با پیشرفتهترین وسایل روز و همپیمانان پرقدرت خویش به اشغال و جنگ و جنایت در افغانستان پرداخت.
اما این بار نیز علمای کرام، طالبان مدارس دینی و فرزندان مجاهد کشور تحت زعامت مستقیم امیران مجاهد و علمای کرام در مقابل قدرتهای جهانی ایستادهگی کردند و بیست سال با تحمل زحمات طاقتفرسا، جنگهای خونین و تقدیم کردن هزاران عالِم و جوان به رسم قربانی و شهادت، به جهاد مسلحانه و مبارزات اسلامی مبادرت ورزیدند و قدرتهای استعماری جهان را به شکست مواجه کردند.
نسبت به هر دوره، در دورهی جهاد علیه امریکا، نقش علمای دینی برجستهتر بود و تمام تشکلات و قطعات مجاهدین را علمای دینی و طالبان مدرسه تشکیل میدادند.
این بار علمای کرام با قربانی کردن فرزندان و برادران مجاهد خویش، با زندانی شدنها، شکنجهشدنها و هزاران مشکل دیگری در مقابل اشغالگران و همدستان داخلی شان ایستادهگی کردند و ضربات مرگباری را در پیکر قشون سیاه و هیولای متجاوز جهانی وارد نمودند.
خوانندگان گرامی!
منظور ازاین گفتهها این است، تاریخ ثابت کرده است که، در تمام تحولات افغانستان، علما نقش برازنده یی داشته اند و در آزادی، آرامی و آبادی کشور نقش اساسی و محوری را بازی کرده اند.
حالا هم علمای کرام میتوانند؛ کورگرهِ کشور با نور بصیرت و بینشی که دارند باز کنند و گرِهگشای مشکلات افغانستان باشند.
امارت اسلامی افغانستان هم اگر جرگهها، شوراها و یا اجماع ملی و مردمی را روی دست داشته باشد، باید برای علما و دانشمندان کشور اولویت بدهد و در پرتو دستورات شرع شریف و قوانین و مقررات، قضایای کلان کشوری حل و فصل گردد.
چون علما در آزادی و استقلال کشور نقش بارز و کلیدی داشته اند و بهتر از دیگران از جریانات داغ روز معلومات دارند و سود و زیان کشور و منافع ملی و اسلامی را بهتر از دیگران میدانند.
و هم علما برای افغانستان اسلامی، نسبت به هر گروه دیگری دلسوزی دارند و نمایندگان قاطع، واقعی و خیرخواهِ ملت نیز میباشند.
بنابراین امید میرود جرگهها، شوراها و تجمعاتی تحت هرنامی که در افغانستان برگزار میگردند، باید علما درآن نقش پررنگ داشته باشند و در قضایای بزرگ ملی نظر آنان برجسته و بارز باشد.
چون دستان توطیهگران غربی و شرقی در پشت پرده درکار است و آنان نمیخواهند که افغانستان به یک نتیجه ملموس و مثبتی دست پیدا کند و مشکل این کشور از ریشه حل گردد.
پس علمای راسخ، با فرهیختهگی و ارادهی آهنین خویش میتوانند این دسیسهها را خنثا سازند و پایههای عدالت اجتماعی و وحدت ملی را بیشتر استحکام ببخشند و همچنان حضور علما در گردهماییهای بزرگ ملی، بهانهی کشورها را برطرف خواهد کرد و حکومت را وجههی بین المللی نیز خواهد داد.