انیس کودک

پرخاشگری کودک، وسیله‌ای جهت رسیدن به هدف

کودکانی که مستعد پرخاشگری هستند با دیدن خشونت، پرخاشگرتر می‌شوند. پس می توان گفت که پرخاشگری وسیله رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی، یا پرخاشگری خصمانه رفتاری است در جهت آسیب رساندن به دیگران؛ بیشتر پرخاشگری های بین کودکان کوچک از نوع «وسیلۀ» است. این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است.کودکان از یک دیگر اسباب بازی می‌قاپند، یک دیگررا می اندازند تا به اسباب بازی که می‌خواهند بازی کنند، دست یابند. به ندرت اتفاق می‌افتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند، از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند.

کودکانی که مستعد پرخاشگری هستند با دیدن خشونت، پرخاشگرتر می‌شوند. پس می توان گفت که پرخاشگری وسیله رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی، یا پرخاشگری خصمانه رفتاری است در جهت آسیب رساندن به دیگران؛ بیشتر پرخاشگری های بین کودکان کوچک از نوع «وسیلۀ» است. این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است.کودکان از یک دیگر اسباب بازی می‌قاپند، یک دیگررا می اندازند تا به اسباب بازی که می‌خواهند بازی کنند، دست یابند. به ندرت اتفاق می‌افتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند، از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند.

پرخاشگری را باید از جرات ورزی متمایز دانست. جرات ورزی ، دفاع از حقوق یا متعلقات (مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازی اش دست بزند) یا بیان آرزوها را دربر می‌گیرد. مردم معمولاً شخص با جرات را پرخاشگر می‌دانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع می‌کند، با جرات است نه پرخاشگر.

کودکان که به سال های پیش از رفتن به مکتب نزدیک می‌شوند، کمتر دست به اعمال پرخاشگرانه می‌زنند و در نوع پرخاشگری آنان هم تغییراتی ایجاد می‌شود. هرچند که سطح پرخاشگری کودکان از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق می‌کند، ولی کودکان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان باهم فرق دارند. کودکانی که در سال های اولیه به شدت پرخاشگرند، به احتمال زیاد در جوانی و بزرگ سالی هم پرخاشگر خواهند بود، و کودکانی که پرخاشگر نیستند، به احتمال زیاد در بزرگ سالی هم پرخاشگر نخواهند بود.

البته کودکان به هنگامی که با وقایع تنش زا مثل جدایی پدر و مادر یا به دنیا آمدن کودکی نو تولد روبرو می‌ گردند بیشتر پرخاشگر می‌شوند، ولی پرخاشگری شدید که بیش از چند ماه به طول انجامد، غالباً حاکی از تداوم داشتن این الگوی رفتار است.

پرخاشگری در حد معمول کمتر جای نگرانی دارد. به خصوص در سال های پیش از مکتب؛ شاید این اندازه پرخاشگری صرفاً نشان دهنده این باشد که کودک می‌خواهد انواع مختلف تنش متقابل اجتماعی را داشته باشد.

کودکان در مورد پرخاشگری دیگران برحسب این که آن را عمدی یا تصادفی بدانند قضاوت های متفاوتی می‌کنند. تحقیقی که کودکان بسیار پرخاشگر را با کودک های غیر پرخاشگر مقایسه می‌کند، نشان می‌دهد که کودکان پرخاشگر احتمالاً از مقاصد دیگران، درکی متفاوت از کودک های غیر پرخاشگر دارند.

اعضای خانواده می توانندالگوی پرخاشگری باشند: والدین کودکان به شدت پرخاشگر غالباً به هنگام اعمال قواعد و معیارها خشونت دارند و پرخاشگر اند. برای مطالعه الگوهای تنش متقابل خانوادگی و ارتباط آن با مشکلات رفتاری کودکان، محققان مشاهدات مستقیمی انجام داده اند. افراد مورد مطالعه از خانواده‌هایی بودند که به دلیل مشکلات رفتاری مثل پرخاشگری ، دزدی و سایر رفتارهای بد اجتماعی فرزند یا فرزندان شان به مراکز تداوی رجوع کرده بودند. وقتی که واکنش خشونت آمیزی بروز می‌کند، سایر اعضای خانواده کاری می‌ نمایند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه می‌شوند. به گونه مثال ، برادر بر سر خواهرش فریاد می‌زند، خواهر بر سر او فریاد می‌زند و ناسزایی به او می‌گوید. در این موقع برادرش او را لت می کند و این ماجرا ادامه می‌یابد.

تمام این ها نشان می‌دهد که والدین می‌توانند در پاداش دادن و تنبیه کردن فرزندان شان رفتار با ثباتی داشته باشند و با استفاده از راه های مؤثر بدون این که با تنبیه شدید همراه باشد، پرخاشگری کودکان را کنترول کنند.

کوهکن

Related Articles

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button