
مشکل در کجا است؟
افغانستان با نفوس تقریباَ 38 میلیونی با مساحت کلان و منابع وسیع مثل آب ،زمین، فصول چهارګانه، چراګاه، قوه بشری و موجودیت ادارات مختلف ملل متحد و بودن امریکا و ناتو در بیست سال ګذشته و سرا زیر شدن میلیاردها دالر به این مملکت با وجود داشتن معدنیات مختلف باز هم افغانستان در صدر فقیرترین کشور جهان قرار دارد؟ وطبق ارقام ملل متحد 95 فیصد مردم این کشور زیرخط فقر زنده ګی می کنند به باور ما عوامل مختلف در این راستا دخیل است که ما آن را به ترتیب بر می شماریم
افغانستان با نفوس تقریباَ 38 میلیونی با مساحت کلان و منابع وسیع مثل آب ،زمین، فصول چهارګانه، چراګاه، قوه بشری و موجودیت ادارات مختلف ملل متحد و بودن امریکا و ناتو در بیست سال ګذشته و سرا زیر شدن میلیاردها دالر به این مملکت با وجود داشتن معدنیات مختلف باز هم افغانستان در صدر فقیرترین کشور جهان قرار دارد؟ وطبق ارقام ملل متحد 95 فیصد مردم این کشور زیرخط فقر زنده ګی می کنند به باور ما عوامل مختلف در این راستا دخیل است که ما آن را به ترتیب بر می شماریم
عدم شناخت دقیق ادرات مختلف ملل متحد به شمول امریکا و ناتو از منابع موجود در این سرزمین و نحوه استفاده از آن.
عدم شناخت دقیق ادرات مختلف ملل متحد به شمول امریکا و ناتو از آموزه های دینی، کلتور غنی هم زیستی و تعاون باهمی مردم این سرزمین.
اتکا ملل متحد، امریکا و ناتو بر معلومات آن عده افراد که در غرب تحصیل کرده بودند و بیشتر اوقات شان بیرون از کشورسپری شده بود و هیچ ګونه معلومات دقیق از کشور خود نداشتند و دربین مردم خود زیسته نه بودند.
عدم شناخت و درک اولویت ها که از کجا باید کار را آغاز می کردند.
عادت دادن مردم به کوپون در دیار هجرت و بعداَ در افغانستان از طرف نهادهای بیرونی کمک رسان و ملل متحد.
عملی کردن تجارب انکشافی کشورهای افریقایی و امریکا لاتین که با افغانستان تفاوت های بارز کلتوری، مذهبی و موقف متفاوت زنان در جامعه داشتند، (برنامه N.S.P میثاق شهروندی)
کمک های اضطراری جامعه جهانی بدون سروی و درک دقیق از وضیعت موجود در قرا و قصبات کشور و مردم پشت کار و مبتکر آن.
عدم موجودیت یک بورد فنی انکشافی در ادارات دولت و ملل متحد.
عدم حمایه و پشتیبانی مالی و فنی متشبثین سکتور خصوصی از طرف دولت و مراجع ملل متحد.
عدم حمایه افراد با استعداد کشور که در عرصه های مختلف نو آوری و ابتکارات داشتند.
عدم توجه دولت ها به ساختارهای زیربنایی و مالداری کشور.
تا جایکه دولت مردان کشور، جامعه جهانی و ملل متحد همه میدانستند که افعانستان یک کشور زراعتی و مالداری بوده باوجود اینکه نفوس کشور در نیم قرن اخیر سه برابر شده و در اراضی زراعتی کشور هیچ تغییر ایجاد نشده و نه دولت ها به ایجاد حفر کانال ها پرداخته اند علاوه بر این تخمیناَ 20 تا 30 فیصد زمین زراعتی در قرا و قصبات و در توسعه شهر های 34 ولایت کشور به خانه های مسکونی.
نیم قرن قبل، اقلام عمده صادرات کشور، پیداوار مالداری ( پوست قره قل، پوست و روده حیوانات از قبیل ګاو و ګوسفند ) تشکیل میداد.
به اثر جنګ متواتر و خشک سالی، مالداری کشور بیشتر از 80 فیصد کاهش یافته اند بناَ به همین پیمانه مردم کشور کار و شغل خود را از دست داده اند.
با وجود تمام مشکلات و کاستی های که ذکر کردیم افغانستان کشوری است که پوتنشیل، توانایی و رشد سریع اقتصادی و اجتماعی را دارا میباشد.
در صورتیکه رقابت های شرق و غرب باعث دوام جنګ در کشور ما نګردد و فضای اعتماد بین امارت اسلامی، همسایه های افغانستان و جامعه جهانی ایجاد ګردد افغانستان به یک عنصر فعال جامعه جهانی تبدیل شده میتواند و همسایه های افغانستان که اکثریت شان وضیعت قابل اطمینان اقتصادی ندارند از افغانستان امن و با ثبات بیشتر نفع برده میتوانند.
دلایل متعدد وجود دارد که مردم و جغرافیه افغانستان این ظرفیت را دارد که در اینده قریب بار دوش جامعه جهانی نباشد و علاوتآ جامعه جهانی را در تامین آمنیت منطقوی و جهانی کمک کند دلایل که مردم کشور ما به آینده امیدوار به سازد و از مهاجرت ها و ترک کشور از راه پر خطر قاچاقی به آروپا و غرب آبا ورزد بسیار زیاد است و ما آن را بر خواهیم شمرد و قبل از بر شمردن دلایل تاکید ما بر این است که بین دولت موجود افغانستان(امارت اسلامی افغانستان)، جامعه جهانی و همسایه های افغانستان یک فضاء اعتماد ایجاد شود و فضاء ترس و بیم که حلقات مختلف در 18 ماه پسین ایجاد کرده خود داری کند ان شاءالله مشترکآ به یک راه حل میرسیم و همه ما شاهد یک افغانستان شګوفا با اقتصاد قوی و امن منطقوی شاهد خواهیم بود.
دلایل همزیستی مردم افغانستان با جامعه جهانی و رشد سریع اقتصادی و اجتماعی قرار ذیل است:
از زمان های بسیار دور که راه های بحری انکشاف نکرده بود طیاره، موتر، تیلفون و مخابره وجود نداشت افغانستان راه ابریشم داشت و تجارت بین شرق و غرب از این راه صورت میګرفت و کاروان های متعدد بین شرق و غرب از وسط افغانستان به طوری بسیار امن و مطمین عبور میکردند و مردم افغانستان در اتصال شرق و غرب رول ارزنده داشت.
افغانستان در جنګ های جهانی سهم نداشت و هیج ګاه از قلمرو خود به جوانب ذیدخل جنګ اجازه استفاده را نه داده اند.
بعد از ختم جنګ جهانی دوهم افغانستان از جمله کشور های بود که با تشکیل جامعه ملل متحد عضو فعال آن ګردید.
افغانستان یک کشور مسلمان است رهبر و پیشوا مسلمانان حضرت محمد (ص) به مسلمانان ګفته اند کسیکی خود شان سیر باشد و همسایه آن ګرسنه باشد این شخص از جمله ما نیست و همچنان پیشوا مسلمانان به مسلمانان ګفته اند کسیکی همسایه شان از او نا راحت و نا راض باشد آن شخص روی جنت را دیده نه می تواند و علاوتآ پیشوا و رهبر مسلمانان (ص) به مسلمانان ګفته اند کسیکی اخلاق حسنه نداشته باشد ان شخص نیز روی جنت را دیده نه می تواند.
فرهنگ افغان ها پر از تعاون مالی، معنوی و عدالت اجتماعی است شیخ متی (رح) یکی از مشایخ افغانستان قانونی را ترتیب کرده بود که بربنیاد آن عدالت اجتماعی و اقتصادی بین افراد جامعه بر قرار می شد.
واژه های به نام های بسپنه، صداقات، ذکات، تعاون اسلامی و انسانی کار های دسته جمعی به نام حشر در جامعه افغانستان وجود دارد که نه میګذارد جامعه غیر قابل تحمل ګردد بلکه این واژه ها دلالت بر آن دارد که افغان ها یک فرهنگ غنی برای پیشرفت و زنده ګی عادلانه بین افراد جامعه دارند.
نیم قرن قبل در زمان حکومت سردار داوود افغانستان از نګاه تولیدات زراعتی خود کفاء شده بود این دلیل بر آن است که افغانستان ظرفیت فوق العاده برای انکشاف و خود کفایی را دارد.
پیروزی مردم افغانستان در دو جنګ نا برابر با اتحاد جماهیر شوروی و امریکا ګواه بر آن است که ملت افغانستان ملت با هم برادر اند زیرا در غیر آن پيروزی ممکن نبود.
وقتیکه جنګ مردم افغانستان به دو ابر قدرت جهانی پشت یک دیګر طولانی تر شد و کاروبار در کشور با سقوط مواجه شد مردم افغانستان راه هجرت را در پیش ګرفتند و در ممالک مختلف باعث ابادانی کشور های میزبان ګردیدند و هم فامیل های خویش را از فقر و ګرسنګی نجات داده اند که این خود به پشت کار بودن و استعداد افغان ها دلالت میکند.
نتیجه ګیری
مردم افغانستان در مقابل تجاوز بیګانه ګان به کشور شان و همچنان در مقابل ظلم و بی عدالتی حکام کشور شان حساس استند در نیم قرن ګذشته جهانیان شاهد قیام های مردم افغانستان علیه بیګانه ګان و حکام دست نشانده بیګانه ګان بوده اند.
از چندین صد سال به این طرف انتقال قدرت در افغانستان در پی ظلم، استبداد و بی عدالتی حکام داخلی و شکست متجاوزین خارجی صورت ګرفته و به همین ترتیب در سال های متمادی خلا قدرت را پر کرده اند.
حرکت امارت اسلامی در اوایل در مقابل شر و فساد ظلم و بی عدالتی و به تعقیب آان در مقابل اشغال یک حرکت طبیعی و جز فرهنګ مردم این سرزمین محسوب میګردد همسایه های افغانستان و جامعه جهانی نه باید از این حرکت ترس و نا راحتی داشته باشند.
مردم دنیا باید بدانند که در پیکار عظیم و نا برابر که مجاهدین در مقابل اشغال داشت در صورت که ملت به ایشان همکار نه می بود پیروزی امکان پذیر نبود و این خود به طور طبیعی به حاکمیت امارت اسلامی مشروعیت می بخشد.
یک موضوع با همه روشن است که موقف ملا در اسلام مثل موقف ملای یهودیت و نصرانیت نیست که هر چیز دلش بخواهد انجام بدهد بلکه موقف ملا در اسلام زیات قابل احترام است اما یک ملی متر هم از دساتیر قرآن و حدیث تختی کرده نمی تواند.
ما در شروع این مقاله ذکر کردیم که جامعه جهانی مردم افغانستان را دقیق مطالعه نکرده، جامعه جهانی و دوست و دشمن ما شاهد خواهد بود که برای مردم افغانستان، ملا، پادشاه، فلان قوم و فلان قوم مطرح نیست هرکس سرشان حاکم باشد احترام اش بالای خود تا آن زمان واجب میداند که در راه الله و رسول الله برابر باشد، عدالت را برقرار کرده بتواند، امنیت مسلمین را تامین نماید، از بیت المال سؤ استفاده نه کند، به عیاشی و فساد مبتلا نه ګردد، به حقوق مرد و زن جامعه طبق دساتیر اسلام احترام قایل شود، اجیر و غلام قدرت های خارجی نه ګردد، به مردم کار ایجاد کند، مردم افغانستان به چنین افراد در حکومت و رهبری حکومت مشکل ندارد اما همان لحظه که اراکین حکومت از اوصاف فوق الذکر خالی شوند باز نه حکومت است و نه احترام به آن، دیر یا زود چینن حکومت ها را از اریکه قدرت دور می کند.
خودم منحیث یک شاګرد تاریخ، و منحیث یک خدا پرست و میهن دوست که چهل سال به حیث یک اولاد حلالی به مادر خود (وطن) خدمت کرده ام از کشور های اسلامی، همسایه های افغانستان، جامعه جهانی و ملل متحد میخواهم با امارت اسلامی کناربیاید آن را به رسمیت بشناسد و بعداَ خواسته های خود را به آنها مطرح کند.
مردم افغانستان به برادران مسلمان عرب خود زیاد احترام قایل هستند در سال های که یهودیان کشور مسلمان فلسطین را اشغال کردند مردم افغانستان پیر وجوان به پا خاستند و اماده پیکار و جنګ با یهود شدند به یادم می آید، یک جوان از قریه ما به خاطر مزدوری و کار به کابل رفت تا پول پیدا کند و به آن پول برای دفاع از مردم فلسطین به فلسطین برورد.
از برادران مسلمان عرب خود و کشور های عربی تقاضا داریم که با افغانها عمل باالمثل را انجام دهد در کشورهای خود به افغانهای کارګر برخود نیک کند و در داخل افغانستان به چند کارتن خرما اکتفا نه کند در پروژه های زیربنایی از قبیل انرژي و زراعت در افغانسان سرمایه ګذاری کند.
ما عنوان این نوشته چند صفحه یی را ( مشکل در کجا است؟ ) ګذاشتیم تا توجه کشورهای اسلامی، امارت اسلامی،همسایه های افغانستان، جامعه جهانی و ملل متحد را یک کمی به ګذشته جلب کنیم و اشتباهات که در ګذشته از طرف جوانب مختلف در قسمت شیوه کار به افغانها زیان های کمک های اضطراری، عدم توجه به اولویت ها در جامعه، عدم توجه به پروژه های زیربنایی در قسمت زراعت، مالداری و انرژی و از همه مهمتر این که در قسمت انکشاف اجتماعی مردم افغانستان که تقریبا نیم قرن را در جنګ سپری کرده اند و نیاز مبرم به انکشاف اجتماعی دارد توجه بیشتر صورت بګیرد.
قسمیکه ما مشکلات را ذکر کردیم راهای بنیادی حل مشکلات را نیز به جوانب مختلف که قبلاَ ذکر کردم پیشنهاد می کنم که:
بخاطریکه در کشور کار ایجاد شود، جوانان کشور ما در راهای پر خطر غیر قانونی به اروپا قربانی نشوند، به خیرات دادن غرور افغانها پایمال نشود از بهر فقر و ناداری جوانان کشور ما ګروهای جنګ طلب سؤ استفاده نه کند و هر فرد جامعه صاحب یک لقمه نان شود پیشنهاد می کنیم که دو بانک به نام های ( بانک انکشاف زراعتی و مالداری) و ( بانک حمایت و پشتیبانی از تلاش های انکشافی و متشبثین سکتور خصوصی) از پول های کمکی تاسیس ګردد، میکانیزم کاری این بانک ها که بعداَ افراد مسلکی آن را تحریر خواهد کرد، طور خواهد بود که تمام افراد مستحق زن و مرد مستحق به کمک متشبثین خصوصی و افراد با ذکاوت که می توانند در عرصه های مختلف کار را ایجاد کند به سطح کشور مشخص و لست می ګردد همین افراد هر کدام طبق توانایی و استعداد خود به رهبریت بانکها پروپوزل نوشته می کند اګر خودش سواد نه دارد از افراد باسواد طلب کمک کند.
این بانکها در تشکیل خود یک بورد مسلکی و فنی را دارا می باشد تا پروپوزل ها را از نګاه فنی ارزیابی کند.
کار این بانک ها سال ها را در بر نمیګیرد که در زنده ګی مردم تغییر بیاید بلکه یک سال کافی است که مردم مزه این بانکها را بچشد، به طور مثال اګر یک نورستانی به بانک یک پروپوزل نوشته کند که برای ما 10 رأس بز بخرید 10رأس بز دریک سال اقلاَ 7 یا 8 چوچه می دهد به سال دومی تعداد بزهای که باید باردار شود به 17یا 18 می رسد این واضح است که خانواده و اطفال همین شخص از شیر بزها استفاده می کند فلهذا به فقر غذایی دوچار نمی ګردد و همین شخص می تواند که ماهانه به اندازه کافی پنیر و سالانه بز های نر را به فروش برساند، بناَ همین شخص به سهولت میتواند که قرضه های بانک را در اقساط طویل مدت به بانک بپردازد، به همین ترتیب یک جوان مزاری و میمنه ګی به بانک پروپوزل نوشته می کند که برایش 15 رأس ګوسفند قره قل بخرد. یک شخص دیګر واجد شرایط کمک به بانک پروپوزل نوشته میکند که دوا خانه حیوانی می سازد.
در یک ولایت دیګر 500 نفر مشترکاَ به بانک پروپوزل نوشته می کند که ما از فلانی دریا به فلانی دشت و یا بغل کوه کانال می کشیم .
به امید همان روز که پیشروی بانک ها بیروبار را بیبینم وبه مردم خود بګویم که پیشنهاد تاسیس این بانک ها را ما کرده بودیم.
غلام نبي ګل