
از حُجره تا سنگر، از سنگر تا پیروزی
طالبان کرام تحت قيادت اميرالمؤمنين مرحوم ملامحمدعمر مجاهد از حجره هاي مسجد و اتاقهاي مدرسه حرکت کردند و براي برچيدن گليم ظلم و فساد در افغانستان قدعَلَم نمودند و به مبارزه مسلحانه، دست يازيدند.
طالبان کرام تحت قيادت اميرالمؤمنين مرحوم ملامحمدعمر مجاهد از حجره هاي مسجد و اتاقهاي مدرسه حرکت کردند و براي برچيدن گليم ظلم و فساد در افغانستان قدعَلَم نمودند و به مبارزه مسلحانه، دست يازيدند.
تمام تاريخ و چشمديدها نشان ميدهند که اين حرکت 29 سال پيش از امروز به راه افتاد و در کمترين مدت، بشترين ساحات و ولايات کشور را زير پوشش گرفت، امن و آرامش را به مردم برگشتاند و تطبيق شريعت را در اولويت قرار داد.
اين حرکت با گذشت هر روز تحت حمايهي ملت و خصوصاً مورد حمايهي مدارس و علما قرار گرفت و عالمان ديني، طالب العلمان را ترغيب کردند که با تحريک يکجا شوند و براي برچيدن ظلم و فساد کمرببندند و مستقيماً وارد مبارزهي مسلحانه شوند.
همين بود که تحريک اسلامي طالبان افغانستان با گذشت هرلحظه قوت گرفت و طالب العلمان بيشتري وارد صحنه شدند و فتوحاتي وسيعي را رقم زدند.
اما اين تحريک، خار چشم دشمنان اسلام و افغانستان شد و جهان و کشورهاي غربي به تحضيض و ترغيب يکمشت وطنفروش، با امارت اسلامي درگير شدند و با بهانههاي واهي در افغانستان حملهي نظامي نمودند.
اين حملات توسط امريکا رهبري شد و کشورهاي زيادي به خاطر اشغال افغانستان و منافع شان در منطقه با امريکا شريک جنگ شدند و افغانستان را براي بيست سال در اشغال خود داشتند.
در اين بيست سال اشغال، جنگهاي عجيب و غريبي به وقوع پيوست و بمبهاي مخرب و خانمانبراه اندازي در وجب وجب افغانستان از طرف امريکا و حکومت دستنشاندهاش، استعمال شد.
اما طالبان و مجاهدين، به نصرت رب العالمين و حمايت ملت مجاهد، متجاوزان و غلامان شان را چنان ضرباتي را در پيکر شان وارد نمودند که تا قيام قيامت فراموش شان نخواهد شد.
امريکا از شدت حملات مجاهدين به ستوه آمد و بالآخره تن به تفاهم داد و مجبور شد که فرار را بر قرار ترجيح دهد.
با امضاي توافقنامه نهتنها امريکا و ناتو، بلکه غلامان شان نيز راه فرار را در پيش گرفتند و با سرافکندگي رهسپار کشورهاي بيگانه شدند.
بعد از امضاي توافقنامه در دوحه، کليد فتح و پيروزي به دست مجاهدين قرار گرفت و مجاهدين توانستند ساحات وسيعي کشور را از وجود غلامان امريکا و غرب پاکسازي کنند و درفش امارت اسلامي را در گام گام افغانستان در اهتزاز درآورند.
اين قوت ايمان، غيرت، شجاعت و قربانيهاي بيدريغ بالآخره طالبان و مجاهدين را به قله هاي پيروزي رساند و دشمنان اسلام و افغانستان را براي ابد سرنگون ساخت.
اگرچه گروههاي خُرد و کوچکي هنوز لاف از مقاومت ميزننذ، اما در نفس الامر ديگر مقاومتي وجود ندارد و تنها ميخواهند با اين حرفها از اين ممر نامشروع از کشورهاي بيگانه، چيزي را به دست بياورند.
ما مطميئن هستيم که جهان بر حقانيت امارت اسلامي پي برده است و باگذشت هروز پايههاي آن استحکام پيدا ميکند و با تمام کشورها روابط حسنه و تعاملات نيک برقرار مينمايد.
همچنان کشورها و سازمانهاي جهاني و بينالمللي فهميده اند
که ديگر هيچ گروهي نميتواند جاگزين امارت اسلامي شود، از اين جهت است که به اين نظام، دلگرمي و تمايلات پيدا کرده اند و ميخواهند که امارت اسلامي را به رسيميت بشناسند.
واگذاري سفارتها به امارت اسلامي در ترکيه و تهران، خود نشان ميدهد که کارهاي امارت اسلامي رو به بهترشدن است و حقانيت و دستاوردهاي بزرگ آن، توجه جهان را به خود جلب کرده است.
ان شاءالله تعالي، به زودترين فرصت سفارتخانههاي افغانستان مقيم کشورها در اختيار امارت اسلامي قرار خواهند گرفت و افغانستان از عزلت و انزوا بيرون خواهد شد.
تنها چيزي که ننگين و فضيحتبار است؛ بردگي شماري از افغانهاست که امروز با ذلتوخواري شبوروز شان را در کشورهاي بيگانه سپري ميکنند به تبليغات ضد افغانستان ميپردازند.
تبليغات منفي و ضد اسلام و منافع ملي، ديگر جايي را نميگيرد و آنان، هنوز هم فرصت دارند که از عفو امارت اسلامي
مستفيد شوند و به زندگي صلحآميز، عادي و باعزت خويش برگردند.
احمدشاه