روزنامه اصلاح برای بار اول در ۲۹ دلو ۱۳۰۰ هش مطابق به ۱۸ فبروری ۱۹۲۱میلادی به نگارندگی و سر دبیری محمد بشیر در شهر خان آباد شروع به نشرات کرد. دراین نشریه بعد از شماره ۱۶ بجای مدیر و سر دبیر تنها سر دبیر وبجای محمد بشیر ، حافظ فیض محمد درج گردیده است.
در مرحله اول، این جریده در یک صفحه بروی کاغذ نازک شکری رنگ در مطبعه سنگی خان آباد نشر میگردید. موضوعات این جریده را سر مقاله، مطالبی در باره حوادث داخلی، حوادث خارجی، ادبیات، مسایلی برای سر گرمی و مقالات علمی تشکیل میداد. در پیشانی اخبار درج شده بود.
بدونشک رسانههای جمعی در راستای آگاهی اذهان عامه نسبت به موضوعات سیاسی اجتماعی و اقتصادی، ترویج و تقویت ارزشهای دینی و فرهنگی و مهمتر از همه در ارتقای سطح دانش افراد جامعه نقش مؤثر و مهمی را ایفا میکنند و در بیشتر کشورهای جهان یکی از کاربردیترین و مؤثرترین ابزار در امر یادگیری محسوب شده و یکی از لوازم فرایند یادگیری رسانهها به شمار میرود که بر عمق و وسعت یادگیری میافزاید و به توانایی دانشآموزان ارتقا میبخشد.
چنانکه تحقیقات انجام شده در رابطه به نقش حواس در یادگیری به خوبی نشان میدهد که کاربرد حس بینایی انسان بیشتر از حس شنوایی در امر یادگیری نقش بسزایی دارد در این تحقیقات ثابت گردیده است که ۷۵% یادگیری از طریق کاربرد حس بینایی و ۱۳% از طریق کاربرد حس شنوایی صورت میگیرد.
رسانهها یک قدرت مهم و اثر گذار در جامعه به شمار میروند، اما این اثر گذاری میتواند از طریق نشر و پخش برنامههای مؤثر و سودمند مخاطبان خویش را به سوی کمال و رستگاری هدایت کند و یا از طریق نشر و پخش برنامههای خرافاتی و مبتذل مخاطبان خودرا به سوی ابتذال و ضلالت بکشاند.
روانشناسان نیز به همین باور اند که کودکان در دورۀ دانشآموزی از هر چیزی که در اطرافشان میگذرد، در مدرسه و یا بیرون از مدرسه خواسته و یا ناخواسته میآموزند. پس هر برنامهای که از طریق رسانهها به نشر میرسد بر ذهن کودکان تأثیر مستقیم داشته و موضوع آن زودتر بر حافظه آنان ذهن نشین میگردد و حتا کوشش مینمایند تا به آن عمل کنند.
هر چند درکشور ما با استفاده از فضای باز به وجود آمده تعداد زیادی از رسانههای دیداری و شنیداری ایجاد شده و به فعالیت پرداخته اند، اما متأسفانه اکثر این رسانهها به اصل آموزشی رسانهیی کمتر توجه نموده و با نشر و پخش برنامههای مبتذل و پوچ موجب ترویج خرافات و ابتذال شده، کودکان و جوانان را تحت تأثیر خود قرار داده و آنان را به سوی هرزهگی کشاندهاند.
چنانکه بسیاری از خانوادهها به این باور استند که نشر و پخش برنامهها، سریالهایی که صحنههای زد و خورد با مشت و لگد را به همراه دارد تأثیر منفی بالای روحیه کودکان و نوجوانان گذاشته است و موجب شده همه روزه در داخل مکتب و یا بیرون از آن با هم زد و خورد نموده و یکدیگر را مجروح سازند.
جمیله یکتن از مادرانی که فرزندش از اثر زد و خورد با چند تن از همصنفیهای در جریان رخصتی از کورس مجروح شده است، چنین گفت: «پسرم به زد و خورد علاقه ندارد و فقط به درسهایش فکر مینماید، اما چند تن از همصنفیهایش او را اخطار داده بودند که یک روزی ترا لت و کوب خواهیم نمود تا به ما احترام بگذاری».
وی به ادامه سخنانش افزود: کشور ما یک کشور جنگ زده است که تمام مردم و به خصوص کودکان و نوجوانان از لحاظ روحی و روانی تحت تأثیر قرار دارند و از سوی دیگر، بیپروایی والدین در قبال فرزندان و همچنان نشر برنامههای مبتذل و خشونتآمیز از طریق تلویزیونها روابط عاطفی افراد جامعه را دگرگون کرده است.»
احمدضیا رفعت، استاد دانشگاه کابل جوانان را بیش از هر قشری دیگر شکار ابتذال رسانهها قلمداد
کرده گفته است: « جوانان ما در حال تجربه کردن ارزشها استند و تجربه کافی در ارائه نگاه و دید منتقدانه، تحلیل و بررسی در نشر برنامهها ندارند و از طرفی احساسات جوانی هم مجال درک دقیق و علمی را برای جوانان نسبت به برخوردها نمیدهد از همینرو رسانهها مسیر درک آنان را جهت داده و به طرف ضلالت و یا ابتذال میکشاند.»
اما شماری از جوانان و کودکان نبود امکانات تفریحی در کشور را دلیل آن میدانند تا بیشتر به تماشای برنامههای تلویزیونی بپردازند، ولی در عین حال تأکید میدارند که شماری از رسانههایی هم وجود دارند که با برنامههای مفید و سودمند به نشراتشان ادامه میدهند.
محمدعزیز متعلم لیسه غلامحیدرخان در این مورد میگوید: «نشر برنامههای آموزشی قرآنکریم، انگلیسی، علوم ساینسی و ریاضیات از طریق شماری اندک تلویزیونها برای شاگردان مکتب خیلی مفید است، امیدواریم که این برنامهها گسترش یابد.»
به هر صورت صاحبنظران، عوامل گراییدن جوانان به تماشای برنامههای مبتذل را پایین بودن سطح آگاهی، بیکاری و عدم کارکرد درست نظام آموزشی و پرورش میدانند و به این باور اند تا زمانی که دولت در این راستا اقدامی نکند، گرایش جوانان و کودکان به دیدن و شنیدن برنامههای مبتذل افزایش خواهد یافت.
به باور آنان تلویزیون یک رسانۀ اثرگذار قوی است و یگانه رسانهای که همه مردم را در دورترین نقاط کشور به طرف خود کشانیده است، زیرا در کشور ما اکثریت نفوس آن بیسواد استند و این رسانه نسبت به سایر رسانهها جایگاهی خاصی دارد و با توجه به این جایگاه مسؤولان رسانهها مسؤولیت خودرا در برابر افراد جامعه به درستی ادا نمایند.
رحیمه عزیزی