روزنامه اصلاح برای بار اول در ۲۹ دلو ۱۳۰۰ هش مطابق به ۱۸ فبروری ۱۹۲۱میلادی به نگارندگی و سر دبیری محمد بشیر در شهر خان آباد شروع به نشرات کرد. دراین نشریه بعد از شماره ۱۶ بجای مدیر و سر دبیر تنها سر دبیر وبجای محمد بشیر ، حافظ فیض محمد درج گردیده است.
در مرحله اول، این جریده در یک صفحه بروی کاغذ نازک شکری رنگ در مطبعه سنگی خان آباد نشر میگردید. موضوعات این جریده را سر مقاله، مطالبی در باره حوادث داخلی، حوادث خارجی، ادبیات، مسایلی برای سر گرمی و مقالات علمی تشکیل میداد. در پیشانی اخبار درج شده بود.
محیط های اکادمیک مانند پوهنتون ها و موسسات تحصیلات عالی و…، به فضای عقلانیت و منطقگرایی نیز شهره است. به این معنا که روابط انسان ها در محیط های اکادمیک بر بنیاد عقلانیت استوار می باشد. انسان های که در محیط های اکادمیک زندگی وفعالیت دارند روابط ذات البینی خویشتن را بر اساس عقلانیت ومنطق رفتاری استوار می سازند. عقلانیت ومنطق رفتاری حکم میکند تا بر فرض بروز مشکلی، برای یافتن راه حل برای آن به گفتگو و مباحثات وبه کار گیری منطق میتوان متوسل گردید ولازم است تا به دور از جار وجنجال ها و کشمکش ها، مشکلات ایجاد شده را حل و فصل و برای برون رفت از آن راه حل منطقی باید جستجو گردد.
الگوی اسلامی در این زمینه آن است که قرآن کریم گفته است« به راه خدا با حکمت و موعظهی حسنه دعوت کن و( در صورت نیاز ) به نیکو ترین وجهی به جدال احسن متوسل شو»؛ در زمینهی حل مسایل و موضوعات متنازع فیه لازم است تا از حکمت (اصول وقواعد منطقی) و موعظهی حسنه استفاده شود واگر ضرورت افتد، با جدال احسن مشکلات را حل و فصل باید نمود. مراکز اکادمیک وانسان های موجود در آن بیشتر از همه سزاوار این هستند که این قاعده را در زندگی و مناسبات ذات البینی خویش مناط عمل و شیوهی رفتار خود قرار دهند.
اما با تأسف چهار دهه خشونت، در کشور همهی این مسایل ارزشی در جامعهی مارا دگرگون کرده و تحت الشعاع خود آورده است. به گونهای که امروزه محیط های اکادمیک وعلمی ما هم شیوهی عمل خود را نه بر اساس منطق گرایی و لزوم گفتگو بر بنیاد قواعدی چون «حکمت» و«موعظه ی حسنه» و«جدال احسن»؛ بلکه بر بنیاد زور سالاری وکشمکش ها ودرگیری های فزیکی استوار نموده وبا همگنان با شیوهی رفتاری برخاسته از خشونت، رفتاری مقابل گردیده وبه درگیری پرداخته میشود.
آنچه که روز پنجشنبه هفتهی گذشته در پوهنتون کابل اتفاق افتاد، از همین زاویه قابل تحلیل و بررسی است. محصلان که باید الگوی حوصله مندی و بردباری ونماد گفتگو و منطقگرایی بوده ونه تنها در حل مشکلات ذات البینی خود بلکه در سطح کلان جامعه در مواجهه با مشکلات و نارسایی ها از قواعد مبتنی بر عقلانیت بهره گرفته ومشکلات جامعه را بر بنیاد «حکمت»، «موعظهی حسنه» و «جدال احسن» حل وفصل نموده وبرای آن راه حل جستجو کنند، به خاطر موضوعات جزیی مانند تقسیم غذا با هم درگیر شده وموجی از ناراحتی ها را در سطح جامعه بار آوردند.
کاری که باعث گردید تفسیرهای گوناگونی از آن در سطح افکار عمومی ورسانه ها به عمل آید و تحلیل و تبصره های گوناگونی از آن در افکار عمومی صورت بگیرد. در اندک زمانی این منازعه، که یک منازعهی شخصی و اختلاف نظر بر سر تقسیم غذا بود به زودترین زمان ممکن به منازعهی قومی تفسیر شده ودو گروه از محصلان که متعلق به دو قومیت باهم برادر کشور بودند را رو در روی هم قرار داده ومی رفت که یک نزاع قومی را در شهر کابل رقم بزند. خوشبختانه وضعیت از سوی پولیس ونیروهای امنیتی پس از چند ساعت تحت کنترول آمده وبا اعزام هیئتی از سوی ریاست جمهوری و دخالت مسئوولان در وزارت تحصیلات عالی وپوهنتون کابل، مشکل از حالت حاد وداغی بیرون گردیده و زمینهی حل و فصل آن فراهم آمد؛ اما درعین حال لازم است تا در زمینه تحقیقات صورت بگیرد ودست های پیدا و پنهان احتمالی از بیرون از ساحهی پوهنتون کابل شناسایی و در آینده باید قطع گردیده واز بروز یک چنین رویدادها به موقع پیشگیری به عمل آید، دو انتباه را باید گرفت. یکی اینکه متأسفانه دوام چندین دهه خشونت در کشور باعث نهادینه شدن رفتار خشونت آمیز در میان طیف های مختلف وحتا منور ترین قشر از اقشار جامعه گردیده و در مواقعی خود را نشان میدهد ومشکلات وچالش هایی را می آفریند. دوم اینکه متأسفانه فضای بی اعتمادی میان قومیت های کشور که توسط برخی دست های پیدا و پنهان تبلیغ میگردد و برخی از جریانات سیاسی داخلی وبیرونی دایماٌ در صدد تعمیق آن گردیده وتلاش میکنند که مبتنی بر اساس منافع جریانی شان آن را دامن زده وماهی مطلوب را از میان بردارند، به یک خطر بسیار جدی مطرح است و میتواند برای کشور وجامعهی ما هر زمانی مشکلاتی را به بار آورد.
این ها که گفتیم ایجاب آن را می نماید که دولت منحیث مدیریت کلان کشور و همهی جریانات و اقشار به خصوص نهادهای فرهنگ ساز وتأثیر گذار بر افکار عمومی در صدد این شوند که از بروز اختلافات بر بنیاد قوم و قشر و…، جلوگیری نموده و در راستای حفظ منافع عمومی ومصالح علیای ملی برنامه ریزی وکار وپیکار نمایند. به کسانی که ملت بزرگ افغانستان را به هر عنوان وهر شیوهای که بخواهند تجزیه نموده واختلافات و کشمکش ها را دامن زده و نهادینه بسازند باید، با قوت تمام جلو شان گرفته شود.
مردم افغانستان ملت واحد وغیر قابل تجزیه می باشد و اقوام شریف کشور سالیان سال در کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته وباهم هیچ مشکلی نداشته اند. ما باید مانع آن شویم که کسانی و یا جریاناتی زیر هر عنوان، این یکپارچه گی را هدف گرفته و اختلافات و کشمکش ها را دامن بزنند.