جریده «انیس»به عنوان نخستین روزنامه ملی کشور ، بخاطر تنویر اذهان عامه و آشـنایی آنان با دنیای معاصر، تعمیم عدالت و حیات قانونی در کشـور و فراهم سـاختن زمینۀ ارتباط فکری آنان با مردم جهان به تاریخ ۱۵ ثور ۱۳۰۶ مطابق ۵ می ۱۹۱۷م، با صاحب امتیازd و مسئولیت غلام محیالدین «انیس» با تیراژ ۴۵ نسخه اولین بارآذین چاپ یافت. جریده «انیس» درآغاز نشرات در مطبعه حروفی شرکت رفیق به طبع میرسید. ولی در اواسط سال دوم نشراتی، توانست از پول اشتراک و فروش جریده، مالک مطبعه شخصی شود و طبع و نشر جریده «انیس» را در آن صورت دهد.
بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم ولسی جرگه، اعضای محترم هیئت اداری، وکلای باعزت ملت شریف افغانستان، خانمها و ان گرامی، السلام علیکم و رحمتالله و برکاته
از حضور در برابر شما، در این جایگاه باافتخار و خاطرهآفرین احساس مسرت دارم. تمرین دموکراسی و حاکمیت مردم از طریق نمایندگان منتخب آنان، مدنیترین دستاورد انسان در طول تاریخ است. کشور ما با فراز و فرودهایی که داشته است، از دیر زمان با این سنت نیکو، شنیدن صدای مردم و پاسخگو ساختن زمامداران امور در برابر مطالبات مردم، آشنایی دارد.
ما امروز در گذرگاه مهمی از تاریخ کشور خود قرار گرفته ایم. آزمونهای دشوار و سنگینی هم در داخل کشور و هم در عرصه روابط منطقوی و بینالمللی در برابر ما قرار گرفته است. به دلیل جنگ و ناامنی مداوم، یکی از آسیبهای سنگین و کمرشکن، علاوه بر ضایعات انسانی، مادی و معنوی دیگر، از دست دادن زمان و فرصتهای نیکویی است که میتوانستیم برای ساختن و سهم گرفتن در تمدن بشری از آن بهرهمند شویم. جبران این فرصت، یکی از همان آزمونهای سنگینی است که یاد کردم و باورمندم که توجه دقیق، مسوولانه و روشمند به اهداف، و طرح و برنامههایی که روی دست میگیریم، یکی از راههای مقابله موثر و مفید ما با این آزمون است.
جناب رئیس مجلس و وکلای معظم ملت!
تاریخ بستر تجربههای مشترک ماست. خاطرههای فردی و جمعی ما در تاریخ به یک منظومه آگاهانه، عبرتانگیز و آموزنده تبدیل میشود. تاریخ معاصر کشور، حد اقل از دوره امیرشیرعلی خان تا دوره امانالله خان و عصر جدید، اندوختههای ما از تاریخ کشور، به بازنگری و مرور دقیق نیاز دارد تا چراغ راهی شود برای تعیین خط مشی ما در آیندهای که برای خود و فرزندان خود در نظر داریم. به باور من، در این تاریخ حلقههای مفقودهای را باید جستوجو و خلق کنیم که تجربهها و خاطرههای تاریخی چندین نسل ما را از انقطاع و گسست نجات میدهد و به یک خط مستمر و بههمپیوسته تبدیل میکند. فراز و فرودهایی که در این مسیر دیده ایم، نباید ما را از دریافت و دنبال کردن این خط مستمر باز دارد. من این خط را خطی در مسیر تمدن و رشد و توسعه کشور میدانم و با نگاهی مثبت و خوشبینانه، معتقدم که میتوان از درون آن، گنجینه ارزشمندی از آرمانها، تلاشها و دستاوردهای چندین نسل ملت خویش را شناسایی و مورد استفاده قرار داد. میخواهم بگویم که ما در دوران آشوب و ناامنیهایی که پشت سر گذاشته ایم، خسارات عظیم و سنگینی را تحمل کرده ایم، اما در مجموع دستاوردهای ارزشمند و بزرگی نیز داریم که میتوانیم از آن به عنوان اندوختههایی برای تعیین یک خط روشن در آینده تمدنی کشور خود استفاده کنیم.
جناب رئیس مجلس و نمایندگان گرانقدر ملت!
تاریخ کشور ما به دلایل بسیار و از جمله موقعیت منحصر به فرد جغرافیایی و بهرهمندی از مغزها و چهرههای اثرگذار انسانی، تاریخی سرشار از میراث فرهنگی و تمدنی است که مخصوصاً سهم بزرگی در پرورش فرهنگ و ثقافت اسلامی داشته است. این خطه باعظمت، در طول تاریخ، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، مهد رشد و پویایی هنر، علم و فرهنگ بوده است. روزگاری شهرهای ما مانند بلخ و بخارا و غزنه و هرات با بغداد که نماد تمدن و ترقی اسلامی بود، همسری میکرد.
در دوره معاصر نیز، نهاد اطلاعات و فرهنگ، در عرصه تحولات فرهنگی و هنری و سیاستگذاری فرهنگی از نهادهای پیشرو و نماد پویایی نظامهای سیاسی و اداری کشور ما بود. تاریخچه این نهاد از بدو تأسیس که تحت عنوان ریاست اطلاعات و کلتور فعالیت میکرد، تا روزگار کنونی با نام شخصیتهای بزرگی همچون علامه صلاحالدین سلجوقی، علامه عبدالحی حبیبی، محمود طرزی، استاد عبدالرحمان پژواک، قاسم رشتیا و دهها نویسنده و متفکر دیگر گره خورده است. وقتی از نقطههای اتصال در تاریخ معاصر کشور خود یاد میکنیم، منظور ما به صورتی عمده توجه به همین مفاخر و بزرگان سرزمین ماست.
عصر شیرعلی خان، نقطه آغاز تحول فرهنگی در تاریخ معاصر ماست. فعالسازی مطبعه سنگی، تحول مهم و اساسی در فصل جدید تعالی فرهنگی کشور مان به حساب میآید. با ایجاد مطبعه سنگی بستری مدرن برای گسترش دانش، پویایی فرهنگی و چاپ و طبع کتاب و مجله فراهم شد، کما آن که به فاصلهای اندک از آن، جریده شمسالنهار که به گواهی مؤرخان و محققین رسانه از نظر طراحی، اصول رسانه و محتوای آن غنیترین و حرفهایترین رسانه آن روزگار در سطح منطقه بود، در ۱۶ صفحه منتشر شد. توجه به این جزئیات از این حیث مهم است که در نظر بگیریم حتا امروزه روزنامههای ما در ۸ صفحه یا کمتر از آن در روز منتشر میشوند. شمسالنهار آن روزگار، خبرنگاران و واقعهنگارانی داشت که از خارج کشور حوادث را برای این رسانه مخابره میکردند. چنانچه بارها از اصطلاح مروج امروزی «کورسپاندنت» در این جریده استفاده شده که نشان از خبرنگارانی است که از بخارا و سمرقند و کشورهای منطقه مطالبی را تدوین و غرض انتشار به کابل میفرستادند.
برغم آشوب و بیثباتی سیاسی که در سالهای پسینی قرن نوزدهم اتفاق افتاد، تلاشهای متفکرین و روشناندیشان کشور ما با تمام چالشهای موجود در سالهای پس از سلطنت امیرشیرعلی خان ادامه یافت، تا این که در زمان امیر امان الله خان و پس از آن، ما شاهد رشد فزاینده آثار و تولیدات علمی، فرهنگی و ادبی و خصوصاً صنعت ترجمه و تأسیس جراید و مجلات معتبر و رونق مجامع فرهنگی – ادبی در کابل بودیم.
جناب رئیس و نمایندگان معظم ملت!
همانطور که میدانیم، اساس و بنیاد افغانستان مدرن که نیم قرن پیش در کنار کشورهای بزرگ و پیشرو منقطه قرار داشت، در همین دوره گذاشته شد. تأمین اقتدار و جایگاه سیاسی کشور در عرصه منطقوی و بینالمللی نیز بیربط به رونق فرهنگ و پیشرفت علم و دانش در کشور نیست، چه این که شکلگیری مجامع روشنفکری، رونق مطبوعات، رونق صنعت ترجمه و تولید آثار ادبی و فرهنگی و شروع کاوشهای باستانشناختی و کنکاش در گذشته تمدنی این سرزمین، تاریخنگاری و تأسیس نهادهای اکادمیک، همه به موازات گسترش و تأمین ثبات و اقتدار سیاسی کشور، اتفاق افتاده است. آنچه اکنون به عنوان میراث و پشتوانه علمی و فرهنگی در اختیار مان قرار دارد، بیشک ماحصل تلاشها و عرقریزیها و رویاپردازیهای بهترین متفکران ما بوده است؛ کسانی که در کنار علمای بزرگ جهان اسلام، به نیکی یاد میشوند.
در زمان امیرامان الله خان، در کنار جریده سراجالاخبار افغانیه، نزدیک به ۲۰ نشریه معتبر دیگر داریم که هر کدام در موضوعات و مسایل مشخص به تولید و انتشار آگاهی میپرداختند. روزنامهها و نشریاتی همچون اتحاد مشرقی، اصلاح، بیدار، طلوع افغان، اخبار غازی، معرف معارف و اخبار ثروت و ابلاغ، در ولایات و ادارات کابل تولید و برای خوانندهگان توزیع میشد.
گام بزرگی که باعث پیشراندن فکر و فرهنگ در کشور شد، تدوین نظامنامه مطبوعات در سال ۱۳۰۳ ه.ش بود. قانونی که موجب ظهور مطبوعات آزاد شد، روندی که بیتردید در شکوفایی دورههای بعدتری به خصوص دهه معروف به دموکراسی و پس از آن، نقش بنیادی و گوهری داشت.
جای افتخار است که همچون امروز، در آن روزگار که در بسیاری کشورها استبداد فکری حاکم بود و حلقات فکری مستقل و نشریات خصوصی جایی برای فعالیت نداشتند، کشور ما شاهد شکوفایی و رشد قابل اعتنای مطبوعات آزاد در کشور بود.
به مانند عرصه هنر، مجامع علمی و فرهنگی ما نیز شاهد رشد و پیشرفت قابل اعتنایی بودند. بهترین نویسندگان و محققین ما در آن روزگار ظهور کردند، بازار نشر و طبع کتاب رونق گرفت و بهترین کتابهای تاریخی و ادبی در آن روزگار فرصت نشر و طبع یافتند. چاپ و انتشار بیش از ۲ هزار جلد کتاب و ورود افکار جدید و تحقیق و تفحص باستانشناختی و کشف دهها کتیبه و اثر و آبده تاریخی که یادآور شکوه و عظمت گذشته این جغرافیا بود، نمونههای درخشان و قابل یادآوری از رونق فرهنگی آن روزگارند.
اعضای محترم خانه ملت!
افغانستان عزیز به عنوان کشور دارای گذشته تمدنی پرشکوه و با عظمت دارای منابع غنی میراث باستانی است. خطا نیست که بگوییم افغانستان یک موزیم بزرگ است که هر دره و منطقه آن میراث باارزش انسانی و تاریخی ما را در خود جای داده است. توجه به این میراث بزرگ از زمانی آغاز شد که اساس توسعه و ثبات گذاشته شده بود و ارزشهای ملی قدر نهاده میشد. نهادهای فکری و علمی رونق داشتند و به مدد همین پیشرفت توانایی کنکاش در گذشته این سرزمین به شکل مدرن و علمی آن، میسر شد بود. قانون اساسی دوره غازی امان الله خان به اهمیت حفریات و جمعآوری آثار باستانی توجه نشان داد و به موجب آن بود که پس از آن کاوشهای باستانیشناختی از رویه غارتگرانه خارج شد و در خدمت شناسایی گذشته تمدنی کشور قرار گرفت.
وقتی به دوره معاصر نزدیکتر میشویم، چهار دهه جنگ و هرجومرج سیاسی ضربه سنگینی بر پیکر نیم جان فرهنگ این کشور وارد آورد. میراث باستانی ما غارت شد. مجامع ادبی و هنری فرو پاشید و هنرمندان و فرهنگیان و نویسندگان یا در شمار فهرست طولانی قربانیان جنگ قرار گرفتند و یا وطن شان را با درد و اندوه ترک کردند. افغانستان که مهد تمدنهای درخشان و فرهنگهای پرباری بود، یک بار دیگر به ویرانهای تمام تبدیل شد و فرهنگ و هنر با نفرت و خصومت ارزش خود را از دست داد و به مسألهای فاقد اهمیت بدل گشت.
از رونق افتادن فرهنگ و جریان اندیشه و هنر، روح و روان میلیونها انسان این سرزمین را زخم زد. در فقدان محتوای فرهنگی مطلوب و متکی بر تمدن پربار و کثرتگرای مان، زمینه برای رشد افراطیت و جزماندیشی و انجماد در کشور باز شد و سرزمین ما عرصه تاخت و تاز ایدئولوژیها و افکار متعصبانهای گردید که بر پیشینه گهربار و غنی تاریخی ما سایه انداخت و با کمال تأسف چهره نامطلوب و ناخوشایندی از ما در جهان عرضه کرد.
جناب رئیس مجلس و اعضای محترم خانه ملت!
برغم همه نابسامانیها و ناهنجاریهایی که شاهده بوده ایم، و برغم زخمهایی که از دوران آشوب و ناامنی بر پیکره تمدنی کشور خود دیده ایم، تولد دوباره مطبوعات، نهادهای فکری و انجمنهای ادبی و هنری و برخی دستآوردهای با اهمیتی دیگر را میتوانیم به عنوان نقطههای امیدبخش و روشن کشور خود در این دو دهه نشاندهیم که من همه آنها را در سه بخش ردیف میکنم:
اول، آزادی بیان:
بدون شک توجه به آزادی بیان و ارزش نهادن به آن یکی از دستآوردهای مهم و درخشان این دوره است. با توجه به این اصل مهم، مبالغهآمیز نیست اگر بگوییم که ما در این دوره شاهد جهش اساسی در افزایش رسانهها و مطبوعات هستیم که با هیچ دورهای قابل قیاس نیست. در این سالها صدها روزنامه و جریده و دهها نهاد خبری و رسانه مستقل مجال ظهور و فعالیت پیدا کردند. ما اکنون دارای رسانههای مستقل و بخش خصوصی نیرومند و پویا در تولیدات فرهنگی و رسانهای هستیم که نقش مهم در اثرگذاری بر پویایی اجتماعی و فرهنگی مان بازی میکنند. در این راستا ما شاهد رشد نهادهای انتشاراتی و طبع و تألیف کتابهای ادبی و فرهنگی هستیم. صدها عنوان کتاب در این دوره فرصت چاپ و انتشار یافته است و نویسندگان و روشنفکران و فرهنگیان جوان فرصت و انگیزه فعالیت یافته اند. میزان تولید محتوای فرهنگی در این دوره بیش از هر زمانی است. با این حال و با توجه به این که ما یک ویرانی کامل را در این عرصه پشت سر گذرانده بودیم، هنوز در این بخش با چالشها و مشکلات بسیاری روبروییم که باید برای حل آنها به صورتی مدبرانه چارهاندیشی کنیم.
دوم، جمعآوری و تثبیت آثار باستانی و جلوگیری و مبارزه با قاچاق آن:
با وصف آن که با شبکههای جرمی قاچاق آثار قدیمی و باستانی روبرو هستیم، و با وجود مشکلات و چالشهای دیگر، توانستهایم که از غارت بیسابقه این آثار و تخریب آنها جلوگیری کنیم، موزیم ملی فعال شده و از این آثار ارزشمند حفاظت میشود. فراتر از آن ما اکنون امکان نمایش این آثار را در داخل و خارج از کشور داریم که این نکته از اهمیت و ارزش بسیاری برخوردار است و نیاز داریم با جدیت و مسوولیتی بیشتر به آن اهتمام کنیم.
سوم، احیای میراث باستانی:
توجه به آثار در حال تخریب یکی دیگر از کارهای مهم نهاد اطلاعات و فرهنگ است که در سالهای گذشته انجام شده است. در این مدت با همت وزارت اطلاعات و فرهنگ و نهادهای فعال فرهنگی مستقل، تلاش شده که جلو تخریب میراث باستانی مان گرفته شود. این تدابیر بیتردید ناکافی است، اما توانسته است که خطر نابودی این میراث درخشان را رفع کند تا ما این فرصت را داشته باشیم که در احیای آن تلاشی بیشتر به خرج دهیم.
ریاست محترم مجلس و نمایندگان با عزت مردم!
زمان آن رسیده است تا با مسوولیتپذیری و تلاش صادقانه و همدلانه به رکود و رخوت فرهنگیی که در سپهر کشور حاکم است، نقطه پایان بگذاریم. با درک این موضوع من در چشمانداز پنجساله وزارت اطلاعات و فرهنگ، خطوط کلی و چارچوب اساسی ر که میتواند زمینه عبور از این چالشها و رسیدن به موقعیت مطلوب را فراهم کند، به اختصار و اجمال حضور شما عرض میکنم.
وزارت درآمد محور (به جای مصرف محور)
وزارت اطلاعات و فرهنگ در سالیان اخیر همواره به عنوان یک نهاد مطلقاً مصرفی و حاشیهای شناخته شده است، در حالی که یکی از سرمایههای مهم و اساسی ما که میتواند بخش قابل توجهی از هزینههای مالی دولت را تأمین کند، میراث فرهنگی و باستانی ماست. با وصف آنکه در سالیان گذشته توریسم و گردشگری داخلی و خارجی، فعالیتهای موزیم ملی و بازدید از میراث باستانی و تمدنی مان رونق تازهای گرفته است، اما در مقیاس سایر کشورها و منابعی که از صنعت توریسم و جاذبههای فرهنگی و باستانی به دست میآورند، بسیار ناچیز و اندک است.
برای تغییر این وضعیت و توسعه اقتصادی فرهنگی کشور لازم است که در بخشهای زیر برنامههای دقیقی تدوین و اجرا گردد:
۱)احیای صنعت توریسم؛
۲)انکشاف و توسعه تولیدات حرفهای رسانهها؛
۳)توسعه کتابخانههای عامه و مراکز نشر سکتور خصوصی؛
۴)شناسایی، ثبت و نمایش آثار باستانی؛
۵)بهبود قوانین طبع و نشر؛
۶)توسعه صنایع دستی و محلی.
۷)صنعت سرگرمی و هنر
توجه به صنعت سرگرمی و تولیدات سینمایی یکی از اهداف اساسی ما خواهد بود. نیازهای روزافزون اجتماعی، افزایش فزاینده تولیدات فرهنگی کشورهای دیگر و افزایش کارجویان و گردش مالی در این بخش دلایل قوی برای توجه ویژه به این بخش است. ما در نظر داریم که در این بخش اهداف کلی ذیل را تعقیب و اجرا کنیم:
۱)جلوگیری از تخریب آرشیف صدا و تصویر؛
۲)بازسازی و احیای تیاتر و سینمای ملی؛
۳)افزایش ظرفیت حرفهای افغان فیلم برای گسترش و افزایش تولیدات این نهاد در بخشهای فیلمهای سینمایی، تلویزیونی، تیاتر و نمایش؛
۴)حمایت از همکاری با سکتور خصوصی در تمامی عرصهها به منظور ارتقای توانایی کیفی و کمی این بخش در صنعت سینما و فیلم؛
۵)ایجاد انجمنها و نهادهای حمایت از هنرمندان؛
۶)حمایت جدی و اصولی از رسانهها و مطبوعات مستقل و برقراری تعامل و همکاری «توسعه محور» با این نهادها.
میخواهم در همینجا تأکید کنم که همکاری ما با رسانهها معطوف به توسعه این سکتور و تقویت آزادی بیان خواهد بود. ما سعی میورزیم چالشها را از میان برداریم و همچنان تلاش خواهیم کرد در توسعه این نهادها و حرفهتر شدن شان یاری و کمک کنیم.
علیرغم داشتن جاذبههای توریستی طبیعی و تمدنی، سهم ما از گردش مالی جهانگردی و صنعت گردشگری بسیار اندک و قابل تأسف است. ناامنی و فقدان ثبات بیتردید از اساسیترین مشکلات فراروی ما خصوصاً در بخش توریسم است، اما این تنها عامل نیست. متأسفانه در کشورما به اهمیت فرهنگی و اقتصادی گردشگری چندان توجهی نشده و این موضوع برای ما تازگی دارد. همچنان آبدهها و میراث تاریخی – تمدنی ما به صورت کامل شناسایی و مرمت نشده و برای بازدید گردشگران آماده نشده است. صنعت گرزندوی ما نیازمند اصلاحات جدی و همهجانبه است تا بتواند در ارایه تسهیلات نقش مؤثری ایفا نماید.
امروز در حالی که این جا و در حضور شما قرار دارم، صدها آبده تاریخی ما در معرض نابودی و تخریب قرار دارد. منار جام زیر خرواری از بیتوجهی کمر خم کرده است. کاوشهای باستانشناختی به دلیل مشکلات امنیتی و فنی تا کنون به کندی پیش رفته و برای حفاظت از محلات شناسایی شده با مشکلات بسیاری روبروییم. بدتر و نگرانکنندهتر از همه این است که حفاری و غارت آثار باستانی به یک شغل و حرفه بدل شده است و عدهای عملاً و رسماً به این کار مصروفند. این وضعیت با توجه به فقر و ناامنی و کاستیهایی که در خصوص ثبت و شناسایی آثار باستانی وجود دارد، مانند کشت و قاچاق مواد مخدر، به یک مسأله خطرناک و نگرانکننده تبدیل شده است. اقتصاد جرمی در این بخش ضربات جبران ناپذیری بر داشتهها و میراث تمدنی و تاریخی مان وارد کرده و میکند.
برای آن که بتوانیم به جایگاه گذشته مان در حوزه فرهنگی این منطقه دست یابیم، از آثار و گذشته ارزشمند مان محافظت بتوانیم و در عرصه مطبوعات، رسانهها، تولیدات فرهنگی و هنری و صنعت توریسم به جایگاه شایسته برسیم، زمان، برنامه، تعهد و کار زیاری نیاز است که انجام شود.
رئیس محترم و نمایندگان معظم مجلس!
ما ناگزیریم تا امکانات و منابع مان را برای تأمین نیازهای مالی و عبور از این وضعیت، بسیج کنیم. توریسم یکی از امکانات بسیار حایز اهمیت ماست و چنانچه بتوانیم چرخ گردشگری را به حرکت درآوریم این صنعت میتواند بخش قابل توجهی از نیاز مالی کشور را در درازمدت مرفوع نماید و نقشی مؤثر در افزایش درآمد پایدار کشور ایفا کند.
به این منظور ما و همکاران مان تلاشهای خود را در پنج بخش برای بهبود صنعت توریسم بسیج میکنیم:
۱)ادامه کاوشهای باستانشناختی و شناسایی آثار و آبدههای باستانی؛
۲)احیا و مرمت آبده و میراث تاریخی؛
۳)انکشاف موزیمها و حفظ و ثبت آثار باستانی و جلوگیری از خرید و فروش، حفاری و قاچاق آن؛
۴)اصلاح اساسی صنعت گرزندوی، ایجاد چتر مشترک همکاری با نهادهای خصوصی فعال در بخش توریسم و گردشگری و تقویت امکانات و افزایش تسهیلات این بخش از طریق تدوین برنامههای منسجم و اجرای دقیق آنها؛
۵)تثبیت توسعه محلاتی که دارای جاذبههای گردشگری طبیعی و تمدنی هستند و ایجاد تسهیلات برای سفر و بودوباش گردشگران و امنیت آنها.
با تمرکز به این پنج بخش و استفاده از تجارب کشورهای دیگر در این زمینه که موفقیتهای چشمگیری داشته اند، ما میتوانیم، فرصت را برای حضور گردشگران فراهم سازیم. به همین ترتیب با اصلاح و مدرنیزه کردن صنعت گرزندوی و توریسم تسهیلات گردشگری را فراهم کنیم و سرانجام با تدوین یک تقویم فرهنگی، در همکاری نزدیک با تمامی افراد و نهادهای فعال در بخش فرهنگ و هنر، زمینه برگزاری جشنوارههای فرهنگی، ادبی و هنری را که هم نقشی بسزا در اعتلای فرهنگ و هنر دارد و هم به جاذبههای توریستی کشور مان را کمک میکند، فراهم سازیم.
نمایندگان محترم ملت!
توجه به صنعت طبع و نشر نیز از کارهای اساسیی است که ما پیشرو داریم. ناشران باید بتوانند روند نشر و طبع کتاب را بهبود بخشند، بازار کتاب باید رونق یابد و مشکلات حقوقی و فنی برداشته شوند. برای رسیدن به این منظور ما در صدد بهبود طبع و نشر و فعالیت مطبوعات مستقل ما به موارد ذیل تمرکز خواهیم کرد:
۱)توسعه همکاری میان سکتور خصوصی و وزارت اطلاعات و فرهنگ و ایجاد چارچوب همکاری توسعه محور؛
۲)تدوین نظامنامه نشراتی با تمرکز بر تأمین نیازهای فرهنگی، رسانهای و تفریحی شهروندان؛
۳)تطبیق قوانین؛
۴)حمایت از حقوق و مصوونیت رسانهها و خبرنگاران و نویسندگان؛
۵)فعالسازی انجمنهای رسمی و مستقل ادبی و فرهنگی؛
۶)تقویت رسانههای دولتی و معیاریسازی آنها.
ما سعی میکنیم که در یک همکاری درازمدت با سکتور خصوصی و سایر نهادهای دولتی، زمینه فعالیت نشر و اطلاعرسانی رسانهها و مطبوعات مستقل را بهتر از پیش فراهم سازیم و به گردش آزاد اطلاعات و رشد رسانهها کمک نماییم.
وکلا و رئیس محترم مجلس!
میدانیم که بیش از نصف جمعیت کشور مان را جوانان تشکیل میدهند. جامعه جوان در دنیای امروز با ترقی، شکوفایی و بالندگی مترادف است. این سرمایه انسانی بزرگ و مهم همچنان برای کشور بیثبات و درگیر جنگ و ناامنی فرسایشی، یک خطر و تهدید باالقوه هم هست.
همه ما هشدارهای نهادهای اکادمیک و تحقیقی در خصوص انحراف جوانان به سمت پرخاشگری، بنیادگرایی و یا اعتیاد را شنیده و خواندهایم. جامعه جوان یک جامعه پویا است که پیوسته باید نیازهایش برآورده شده و از سلامت تغذیه فکری و فرهنگیاش اطمینان حاصل شود. رسیدگی به این مهم، ما را به سنجیدن تمهیداتی برای تأمین سلامت فکر و روان و زندگی آنها نیز ملزم میکند. برآورد دقیق از خواستهها، نیازها و ظرفیتهای جوانان برای آبادانی و ترقی کشور، یکی از کارهای اساسی است که در قالب معینیت جوانان باید انجام پذیرد. ما باید این ظرفیت عظیم را شناسایی کرده و برای تقویت آن در جهت خدمت به وطن همت کنیم. در همین راستا در نظر داریم که تمهیداتی به منظور حمایت از جوانان خصوصاً در بخش تأمین فرصتهای تحصیلی و ارتقای ظرفیت شان بسنجیم.
رئیس محترم و وکلای با عزت مجلس!
ما در حالی که پیشرفتهای قابل ملاحظهای در اعتلای فرهنگ، رونق هنر، آزادی بیان و حفظ میراث تاریخی مان داشتهایم، اما چالشهایی نیز فراراه مان وجود داشته است.
جهان در قرن ۲۱ دچار تحولات عمیقی شده است، مهمترین آن پیشرفتهای وسیعی است که بشر در حوزه تکنولوژی ارتباطات و صنعت رسانه و سرگرمی به آن دست یافته است. جامعه، به اقتضای این تحولات، تغییر جدی و ساختاری کرده است. صنعت تولید فیلم و سینما و در کل صنعت هنر و فرهنگ از نظر ابعاد اقتصادی نیز بسیار وسیعتر شده اند. میلیاردها دالر سالانه در این صنعت در گردش است. بسیاری از کشورها از این صنعت همچون ورزش قلمرو مخاطبان شان را فراتر از مرزهای رسمی گسترش میدهند. ما باید به این تحولات شگرف و وسیع به مثابه یک فرصت جدی و تاریخی ببینیم.
در پایان، احساس میکنم یکی از مسوولیتهای سنگینی که برای اعتلای سطح فرهنگ و پالایش چهره تمدنی کشور خود داریم، مبارزه با سه آلودگی عمده نیز هست:
اول، آلودگی صوتی،
دوم، آلودگی بصری،
سوم، آلودگی جوی.
فرهنگ و تمدن یک کشور را با شاخص مبارزه با این سه آلودگی که از مهمترین آفتهای جهان مدرن شمرده میشوند، میتوان ارزیابی کرد. کلانشهرهای ما از این منظر به تغییراتی جدی و بنیادی نیاز دارند. این سه آلودگی، تمام تلاش و دستاوردهای ما در عرصه ایجاد یک زندگی زیبا، زندگی مصوون و مرفه و شاد را به محاق میکشاند. در وزارت اطلاعات و فرهنگ، به کمک سایر نهادهای ذیربط دولتی و خصوصی، طرح و برنامهای مشخص و معینی را در نظر داریم که برای مقابله با آلودگی های صوتی، بصری و جوی عملی کنیم.
این جانب خودم را به پیشگاه ملت و نمایندگان محترم ولسی جرگه و دولت جمهوری اسلامی افغانستان به اجرای برنامههای مان در جهت بهبود وزارت اطلاعات و فرهنگ و تغییر وضعیت کنونی به وضعیت مطلوب متعهد میدانم و برای خدمت به ملت از هیچ سعی دریغ نمیورزم.
به امید افغانستان آباد و آزاد و سربلند.